آشنای دور
ای آشنای دورای تو
تنها ستاره ی امید بخش آرزو
روز ها میان فاصله هامان همه گذشت
در این دو روز مانده ز عمر در عبور سخت
گامی به سوی من تو نزدیک تر بیا
این روزها مدام در نبود تو
پاییز دوری سرما را فریاد می زند
آیینه، خیال دیروز را به تصویر می کشد
خورشید هم گاه و بی گاه غروب می کند
آسمان مدام غرق به بغض می شود
اما ز بارش یک قطره باران دریغ می کند
زود تر بیا آشنا که هر روز برای من
احساس، نبود فردا را نوید می دهد
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد